الا ز خالق و خلقت سلام حضرت هادی الا ولای تو فـیض مـدام حضرت هادی
الا کـلام تو خـیـرالکـلام حضرت هادی الا به دست تو دین را زمام حضرت هادی
تویی به ملک الهـی امام حضرت هادی
وصی حضرت خیرالانام حضرت هادی
حساب فضل تو بیرون بُود ز حد و شماره ولادتـت به جـهــان داد آبــروی دوبـاره
سزد که چرخ فشاند به پات ماه و ستاره کند به خـاک درت سجـده آفـتـاب هماره
اگر به یاد تو گـیرند لحظه لحظه هزاره
فضائـل تو نگـردد تـمـام حضرت هادی
تو جدّ مهدی و باب حسن، عزیز جوادی ولـیِّ کـل خــلایـق امــام کــلِّ عــبــادی
نماز و روزه و خمس و زکات و حج و جهادی پناه خلـقت و نـور الـفـؤاد و باب مرادی
تو هادی ملک و جن و انس و رکن بلادی
به یمن توست فلک را نظام حضرت هادی
تـو دُرّ نُـه یـم نـور؛ یـم دو گوهـر نـابـی عـلی چـارمی و حـافـظ چـهـار کـتـابـی
به باغ دین پدرانت همه گل و تو گلابی حیات خـلق بود آب و تو حـیـات به آبی
به ملک نور تو ماهی به شهر علم تو بابی
چو جد خویش علیه السلام حضرت هادی
گرفـته مُلک جهان را عـطای واسعۀ تو کتاب حـشر بود صفـحـهای ز واقـعۀ تو
پُر از صدای خدا لحظه لحظه سامعۀ تو بـهـشـت جــاذبـۀ تـو جـحـیـم دافـعـۀ تـو
شـنــاسـنـامـۀ کــل ائــمّــه جــامـعــۀ تـو
تو راست معجزه در هر کلام حضرت هادی
هـزار مـاه شـب چــارده اسـیـر هـلالـت هزار مهر درخـشنـده ذرّهای ز جـمـالت
هـزار عـرش کـمالـنـد نـردبـان کـمـالت هزار سال فـزون آسـمـان نیـافت مثالت
هـزارها مـتـوکـل اسـیـر قـدر و جـلالت
زهی جلال و کمال و مقام حضرت هادی
تو کیستی که خـداوند دادگـر به تو نازد حسن، حسین، عـلی با پیامبـر به تو نازد
سلام بر تو که هم جدّ و هم پدر به تو نازد بزرگ مصلح دین منجی بشر به تو نازد
امام عسگری آن نازنین پسر به تو نازد
تویی به خلق دو عالم امام حضرت هادی
اگرچه گشت عدو حمله ور به صحن و سرایت اگر چه نقش زمین گشت خشت های طلایت
مـزار توست دل ما و جان ما به فـدایت هماره ریخـته "میثم" دُر قـصیده به پایت
پُر است مدح وی از میوههای مدح و ثنایت
بریز شهد ولایش به کام حضرت هادی